به همت دفتر هماندیشی استادان و نخبگان دانشگاه علامه طباطبائی، نشست هماندیشی امکان و ظرفیتهای تفاسیر قرآنی در تحول و تولید علومانسانی(تفاسیر المیزان و تسنیم) با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین استاد مرتضی جوادی آملی برگزار گردید.
با حضور
👤حجت الاسلام والمسلمین مرتضی جوادی آملی
👤حجت الاسلام والمسلمین صادق اکبریاقدم
🗒زمان برگزاری
📅چهارشنبه 22 اسفندماه 1403
⏰ 19 تا 21
گزارش نشست هماندیشی بررسی ظرفیتهای تفاسیر قرآنی در تحول علوم انسانی
استاد مرتضی جوادی آملی در این نشست ضمن تبریک ایام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات، بر اهمیت پرداختن به مسائل و معارف الهی در چنین نشستهایی تأکید کرد و اظهار داشت: امیدواریم که این نشست در مسیر و جهت رضای الهی قرار گیرد و باعث شود که علوم انسانی پیشرفت کرده و شایستگی خود را در جایگاه واقعیاش پیدا کند.
وی با اشاره به بحث اصلی این نشست، گفت: بحثی که شما آغاز کردید و زمینه را برای گفتگو فراهم نمودید، با عنوان نقش تفاسیر قرآنی خصوصاً تفسیر شریف المیزان و تفسیر شریف تسنیم در بحث تحول علوم انسانی و یا تعبیر صحیحتر، تولید علوم انسانی مطرح است. گرچه این بحث سالهاست که طرح شده و جای گفتگوی فراوان دارد، اما در این نشست قصد نداریم میزان موفقیت این مباحث را ارزیابی کنیم، بلکه میخواهیم به اصل این موضوع بپردازیم که ظرفیت تفاسیر قرآنی خصوصاً المیزان و تسنیم در به سامان بردن علوم انسانی و رساندن آن به هدف اصلیاش تا چه حد است.
استاد مرتضی جوادی آملی با تبیین جایگاه علوم انسانی اظهار داشت: علوم انسانی، به هر صورتی که تعریف شود، جایگاه ممتازی در میان علوم دارد. چه آن را علومی بدانیم که موضوعش انسان است و برای سامانبخشی به او در ابعاد مختلف فردی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و روابط انسانی تلاش میکند، و چه آن را علومی تلقی کنیم که انسان آنها را تولید میکند، میاندیشد و تعقل میکند، یا حتی علومی که غایتشان به کمال رساندن انسان است، در هر حال جایگاه ویژهای دارند.
وی تأکید کرد: اگر علوم طبیعی و ریاضی را بررسی کنیم، همه آنها در جهت انسان هستند. ارزش علوم به موضوع آنها بستگی دارد و از آنجا که موضوع علوم انسانی، خودِ انسان است ـ که اشرف مخلوقات است ـ طبعا این علوم از جایگاه خاصی برخوردارند. گرچه علم توحید از همه علوم برتر است، اما در عین حال، آنچه که به انسان بازمیگردد، در دوران ما از اعتبار و ارزش ویژهای برخوردار است.
مبانی نظری علوم انسانی و نقش تفاسیر قرآنی
حجتالاسلام و المسلمین مرتضی جوادی آملی در ادامه به مبانی نظری علوم انسانی اشاره کرد و گفت: علوم انسانی در هر منطقهای از جهان، بر اساس مبانی نظری خاصی شکل گرفته است. علوم انسانی مغرب زمین نیز بدون مبانی نظری نیست، بلکه از هستیشناسی، معرفتشناسی و انسانشناسی خاص خود پیروی میکند. ما اگر بخواهیم درباره تحول یا تولید علوم انسانی سخن بگوییم، اولین پرسشی که مطرح میشود این است که مبانی نظری این علوم چیست و از کجا استخراج شده است؟
وی افزود: در علوم انسانی غربی، اومانیسم به عنوان اصل و مبنای فکری این علوم شناخته میشود. در این نگاه، انسان با عقل مستقل خود حرکت میکند و هرچه غیر از عقل است—از جمله آموزههای الهیاتی—را کنار میگذارد. این مبانی نظری در هستیشناسی، معرفتشناسی و انسانشناسی تأثیرگذار است. اما ما که مدعی هستیم علوم انسانی میتواند بر مبنای آموزههای وحیانی شکل بگیرد، باید مبانی نظری خود را مطرح کنیم.
استاد مرتضی جوادی آملی در بیان تفاوت رویکرد علوم انسانی اسلامی با علوم انسانی رایج در غرب، اظهار داشت: علوم انسانی مبتنی بر وحی، هستیشناسی، انسانشناسی و معرفتشناسی خود را از قرآن و عترت دریافت میکند. اینها کلام معصوماند و سخن الهی هستند که هیچ خلل و اختلافی در آنها وجود ندارد. بنابراین، وحیشناسی باید به عنوان یکی از مبانی نظری در معرفتشناسی علوم انسانی نقشآفرین باشد.
اهمیت تفاسیر المیزان و تسنیم در تحول علوم انسانی
ایشان در ادامه به نقش تفاسیر قرآنی در تحول علوم انسانی پرداخت و بیان کرد: اگر بخواهیم درباره نقش تفاسیر بزرگی مانند المیزان و تسنیم در علوم انسانی صحبت کنیم، باید بگوییم که این دو تفسیر عمدتاً در تبیین مبانی نظری نقش دارند. این تفاسیر نشان میدهند که انسان تنها به جهان ماده محدود نیست، بلکه حقیقتی الهی، آسمانی و زمینی دارد. در حالی که در علوم انسانی غربی، به این ابعاد توجه لازم نشده است.
وی در تبیین اهمیت این تفاسیر افزود: در نظام معرفتی علوم انسانی غرب، از نفس و خلافت وجودی انسان، از اینکه انسان از آغاز جسمانی است و در نهایت روحانی میشود، از حقیقت مجرد انسان، از بقای ابدی او و از مفاهیمی مانند حیات فانی و حیات واقعی، سخن چندانی به میان نمیآید. در حالی که اینها آموزههای بسیار مهمی هستند که از معارف قرآنی به دست میآیند و در تفاسیری چون المیزان و تسنیم به وضوح بیان شدهاند.
انتقاد از برخی دیدگاهها درباره علوم انسانی اسلامی
استاد مرتضی جوادی آملی در سخنان خود به برخی اظهارات درباره عدم امکان شکلگیری علوم انسانی اسلامی اشاره کرد و گفت: یکی از اساتید محترم که سالها در حوزه فلسفه تدریس و تحقیق داشتهاند، اخیراً سخنانی گفتهاند که بسیار عجیب و غیرقابل باور بود. ایشان اظهار داشتهاند که ما نمیتوانیم درباره علوم انسانی اسلامی سخن بگوییم، چرا که علوم، بهویژه فلسفه، دانشی آزاد است و نباید به سراغ ایدئولوژی و مباحث اعتقادی برود. این دیدگاه، در واقع، علوم انسانی را از ریشه و مبانی آن جدا میکند و قابل قبول نیست.
ایشان بیان داشت: کتابهایی مانند منزلت عقل در هندسه معرفت دینی از آیتالله جوادی آملی، نقشی اساسی در تبیین جایگاه عقل در حوزه علوم انسانی دارد و مطالعه و تدریس آن برای اساتید این حوزه ضروری است.
ایشان با بیان اهمیت استفاده از تفاسیر قرآنی در پایهریزی علوم انسانی اسلامی بیان داشت: قرآن با دقتی بینظیر، مسیر معرفت حقیقی را مشخص میکند و نقش تفسیرهایی مانند المیزان در تبیین این مسیر غیرقابل انکار است.
تأکید بر مبانی نظری علوم انسانی اسلامی و ضرورت پیادهسازی آن در دانشگاهها و حوزههای علمیه
استاد مرتضی جوادی آملی بیان داشت: علوم انسانی، بهویژه در دنیای امروز، به شدت تحت تأثیر مبانی فلسفی و نظری قرار دارد و این مبانی بهطور مستقیم بر رنگ و جهت این علوم تأثیر میگذارند. طبق فرمایش آیتالله جوادی آملی، عقل بشر اگر بخواهد اصول اولیه را بهطور مستقل از وحی تبیین کند، به نتایج خاصی خواهد رسید، اما اگر این اصول از طریق وحی (قرآن و عترت) ساخته شود، علم انسانی رنگ و بوی دیگری خواهد گرفت.
ایشان اظهار داشت: در حوزههای مختلف علوم انسانی اسلامی، اصولی همچون هستیشناسی، انسانشناسی و معرفتشناسی بهطور ویژه از منابع وحیانی استخراج میشوند و بر این اساس، دیدگاهها و رویکردهای مختلف به انسان، هستی و روابط اجتماعی شکل میگیرد. این مبانی تأکید دارند که علوم انسانی اسلامی باید از همان اصولی که در قرآن و آموزههای وحیانی آمده، پیروی کنند تا علمی متناسب با نیازهای واقعی انسان و جامعه اسلامی شکل گیرد.
لزوم بررسی جامع قرآن در علوم انسانی اسلامی و اهمیت پیادهسازی معارف وحیانی در دانشگاهها و حوزههای علمیه
استاد مرتضی جوادی آملی در ادامه بر لزوم بررسی جامع قرآن در حوزههای مختلف علمی و ارتباط میان تاکید کرده و بیان داشت: قرآن کریم در چهار یا پنج حوزه مختلف به بیان مباحث میپردازد که باید توسط یک اسلامشناس واقعی با دقت و ارتباط بین آنها تحلیل شود. اولین حوزهای که قرآن به آن میپردازد، حوزه هستیشناسی است که به جهانبینی و اعتقادات انسان ارتباط دارد. قرآن در آیات خود به مفاهیم مختلف انسانشناسی، عقل نظری، عملی، و نیازهای معرفتی و ادراکی انسان اشاره میکند. در کنار آن، قرآن به اخلاقیات و فضایل انسانی نیز پرداخته است و از عدل، کرامت انسانی، احسان، سخاوت، تقوا و سایر فضایل سخن میگوید. در مقابل، به رذائل اخلاقی نظیر ظلم، ستم، حسد و طمع نیز اشاره شده است. همچنین، آیات قرآن به مسائل اجتماعی، فقهی و حقوقی نیز توجه دارند، بهویژه در ارتباط با خانواده، تربیت فرزندان و نقش مادران در جامعه. این حوزهها باید در راستای اصول اسلامی درک شوند تا بتوانند در جامعه کاربردی و مؤثر باشند.
در ادامه، استاد مرتضی جوادی آملی بر لزوم استفاده از تفسیرهایی چون «المیزان» و سایر تفاسیر معتبر برای رسیدن به درک صحیح قرآن تأکید کرده و اظهار داشت: باید در دانشگاهها و حوزههای علمیه، این معارف بهطور جدی مورد توجه قرار گیرد. با توجه به پیچیدگیهای علمی و فلسفی موجود، تفسیر قرآن باید بهطور علمی و دقیق در مجامع علمی و دانشگاهی ارائه شود.
وی گفت: در کنار استفاده از علوم مدرن و فناوریهای نوین، باید به مبانی وحیانی قرآن توجه ویژهای داشته باشیم. استفاده از عقل وحیانی در کنار وحی میتواند موجب شکوفایی عقل بشری شده و به فهم درست مفاهیم دینی و اجتماعی کمک کند.
وی تاکید کرد: دانشگاهها و حوزههای علمیه باید توجه بیشتری به معارف وحیانی و قرآن داشته باشند تا بتوانند این معارف را بهطور علمی و کاربردی برای جامعه اسلامی و حتی جهانی ارائه دهند.